دروود بر همیاران سلامت کامیاران

انجمن همیاران سلامت روان کامیاران ( ئامانج )  افتخار این را دارد که با شروع فصل پاییز و آغاز به کار مدارس در راستای  شناسایی و رفع مشکلات بینایی کودکان  اقدام به اجرای طرح بینایی سنجی برای کودکان 1 تا 6 سال در سطح شهر کامیاران  و روستا های تابعه شهرستان نماید.

لذا از همیاران گرامی تقاضا می شود اطلاع رسانی نمایید.

سعادت را یافتند....

معروف است که عقب مانده ها چیزی نمی فهمند.

چند سال پیش در جریان بازی های پاراالمپیک (المپیک معلولین) در شهر سیاتل آمریکا 9 نفر از شرکت کنندگان دوی 100متر پشت خط آغاز مسابقه قرار گرفتند. همه این 9 نفر افرادی بودند که ما آنها را عقب مانده ذهنی
و جسمی می خوانیم.

آنها با شنیدن صدای تپانچه حرکت کردند. بدیهی است که آنها هرگز قادر به سریع دویدن نبودند و حتی نمی توانستند به سرعت قدم بردارند بلکه هر یک به نوبه خود با تلاش فراوان می کوشید تا مسیر مسابقه را طی کرده و برنده مدال پاراالمپیک شود ناگهان در بین راه مچ پای یکی از شرکت کنندگان پیچ خورد. این دختر یکی دو تا غلت روی زمین خورد و به گریه افتاد.

هشت نفر دیگر صدای گریه او را شنیدند، آنها ایستادند، سپس همه به عقب بازگشتند و به طرف او رفتند. یکی از آنها که مبتلا به سندروم "دان" -عقب ماندگی شدید جسمی و ذهنی - بود، خم شد و دختر گریان را بوسید و گفت : این دردت رو تسکین میده.

سپس هر 9 نفر بازو در بازوی هم انداختند و خود را قدم زنان به خط پایان رساندند.

در واقع همه آنها اول شدند. تمام جمعیت ورزشگاه به پا خواستند و 10 دقیقه برای آنها کف زدند.

کاش ما هم چیزی نمی فهمیدیم ...

اجتماعی

( اخلاق)

   

روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند.

جواب داد:....

اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1
اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10....
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100
اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =1000

ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت

اجتماعی

( اخلاق)

   

روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند.

جواب داد:....

اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1
اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10....
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100
اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =1000

ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت

دریا

كودكی كه لنگه كفشش را امواج از او گرفته بود روی ساحل نوشت :دریا دزد كفشهای من!مردی كه از دریا ماهی گرفته بود روی ماسه ها نوشت: دریاسخاوتمندترین سفره هستی!موج آمد و جملات رابا خود شست...تنها برای من این پیام را باقی گذاشت كه:"برداشتهای دیگران در مورد خود ت را,در وسعت خویش حل كن تا دریا باشی.

شعر

دلت را خانه ما کن، مصفّا کردنش با من
به ما دردِ دل افشا کن، مداوا کردنش با من

اگر گم کرده ای ای دل، کلید استجابت را

بیا یک لحظه با ما باش، پیدا کردنش با من

بیفشان قطره ی اشکی، که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص، دریا کردنش با من

اگر درها به رویت بسته شد، دل بر مکن بازآ

در این خانه دق الباب کن، وا کردنش با من

به من گو حاجت خود را، اجابت می کنم آنی

طلب کن آنچه می خواهی، مهیّا کردنش با من

بیا قبل از وقوع مرگ، روشن کن حسابت را

بیاور نیک و بد را، جمع و منها کردنش با من

چو خوردی روزی امروز ما را، شکر نعمت کن

غم فردا مخور، تأمین فردا کردنش با من

اگر عمری گنه کردی، مشو نومید از رحمت

تو نام توبه را بنویس، امضا کردنش با من

دانشجویی که کارگر ساختمانی شد

جدا این چه وضعشه. دوستان، آشنایان، همشهریان عزیز!!!!

تعداد نظرات مطلب قبلی رو نگاه که کردم.... تعداد نظرات صفر. جدا دستتون درد نکنه خوب جواب زحمتای مارو دادین ممنون. کو اون همه نظراتی که از چپ و راست و بالا و پایین می اومد. بفرستین که ما منتظریم.

آقا گفته بودم همین که از دانشگاه برگشتم سریع جامه ی اقشار زحمت کش به تن ما چپوندن و ما رو به نظارت نه چهار که پنج چشمی و بیست و چهار ساعته از ساختمون موظف کردن. این واقعه برابر بود با نسیان جهان خارج. به طوری که فراموشی تاریخ و روز هفته خیلی عادی بود. صله ی ارحام پدیده ی شومی بود که ما یعنی کل اعضای خونه کاملا باهاش بیگانه شده بودیم. کم کم مفاهیم انسانی و متعالی دیگه همچون عشق دوستی محبت و حتی بعضا سلام کردن رو هم از یاد برده بودیم.

آخه ما داشتیم خونه میساختیم.

امان از خونه سازی

به نامت و یاریت

ای هوار آقا به دادم برسید.

یه تابستون داشتم و هزار تا برنامه برا انجام.

یه تابستون دارم برا کارگری و خونه سازی. اساسا از همون اولشم از خونه تهدید کرده بودن که عزیز گردن خورد تابستون حق هیچ کاری نداری تو شهرک دادگستری خونه میسازیم. اولاش به اسم تجربه خودمو دلداری میدادم که لااقل خونه سازی یاد میگیرم. ...... صحنه دوم صب ساعت 7 اینجانب در خواب ناز: جونت دراد بدو باید سفال خالی کنی. مگه بهت نگفتم کیسه سیمان هارو از وانت پیاده کردی........

از این به بعد ماجراهای سر کار رو براتون خواهم گفت. ولی بچه های عزیز تازه موی سر سیخ کرده(یادش به خیر قدیما میگفتن"تازه پشت سبیل سبز شده") اگه احیانا از طرف خونه آدم به حسابتون آوردن و گفتن پسر گلم نظرت چیه خونه نو، قشنگ، و تازه بسازیم......... سریعا پسر گل بودن خودتون رو انکار کنید و بگید نه دیگه ما رو نمی تونین "خر" کنین. خونه بی خونه ما میخایم بریم سر چهارراه همیشه شلوغ و بین المللی شهر معروف خودمون(تعجب نکنین همین کامیاران خودمون) دنبال یللی تلللی. بعدشم داد بزنین بگین: مامان جون یللی تلللی هاش خوشمزه تره!!!!!!!!

میبینمتون

خودكشي

چرا عده ای دست به خودكشی می زنند؟ ( قسمت اول )

ادامه نوشته

اتش زیر خاکستر

با سلام و عرض ادب مجدد به تمام همشهریان گرامی

موضوعی که میخواهم با همشهریان محترم در میان بگذارم نیاز به تحقیقات و انجام پژوهشی در

حد این واقعه بسیار تلخ میباشد که تمام افراد جامعه را تحت تاثیر و واکنش قرار میدهد دارد و این موضوع

تلخ چیزی جز  خودکشی  همشهریانمان نیست.

با توجه به این اقدام خطرناک که متاسفانه به صورت وحشتناک در بین افراد جامعه بخصوص در بین

پسران و دختران مجرد رو به افزایش است چیزی جز تحقیقات و بررسی ریشی ای این موضوع به صورت

دسته جمعی و گروهی نمیتواند کمکی به رفع این معضل و اسیب اجتماعی بکند لذا از تمام همشهریان

 که به نوعی با این نوع موارد دست به گریبان بوداند خواهشمندیم برای کمک و جلوگیری از نابودی یک

جوان دیگر اطلاعات مفیدی که در اختیار دارند برای ما در ثبت نظرات ارایه دهند.

و از دوستان اوالی انتظار همکاری را در این زمینه خواستاریم. این موضوع را از تمام جوانب اجتماعی و

فرهنگی دینی و علمی مورد بررسی قرار میدهیم و بعد از چهل روز نتیجه به دست امده را به تمام

دوستان عرضه میکنیم.

 منتظر نظرات شما عزیزان میباشیم.